loading...
به سوی هستی
milad بازدید : 226 یکشنبه 24 مهر 1390 نظرات (0)

غضنفر تو دادگاه محاکمه می‌شد. وکیل مدافع هنگام دفاع ازش گفت: «آقای قاضی! مردی که شما محاکمه‌اش می‌کنید پدری مهربان، انسانی شریف، آدمی‌با وقار، مردی درست کار و پاکدامن و شهروندی با انضباط و مطیع قانون است.» غضنفر در این هنگام به وکیلش اعتراض کرد و گفت: «آقای وکیل! تو از من پول گرفته‌ای، حالا داری از یک نفر دیگر دفاع می‌کنی؟»

++++++++++++

حیف نون می ره کارخانه چوب بری استخدام بشه، آقاهه می پرسه: سابقه ای تو کار چوب بری داره؟
حیف نون می گه: من می تونم درختای گردو به قطر یک متر رو در مدت یک دقیقه با تبر قطع کنم!آقاهه خیلی تحت تاثیر قرار می گیره، می گه: این همه تجربه رو از کجا آوردی؟
حیف نون می گه: از کویر لوت!آقاهه می گه: مرد حسابی! کویر لوت درخت گردوش کجا بود؟!حیف نون می گه: پس فکر کردی واسه چی دیگه اونجا درخت گردو پیدا نمی شه؟!

++++++++++++

به یک مرده میگن با (بالش)جمله بساز. میگه:یک شکارچی میره جنگل یک تیر میزنه به پرنده می خوره به بالش. میگن نه بابا،با(بالش)میگه : خوب شکارچی میره جنگل یک تیرمیزنه به پرنده می خوره به اون بالش.میگن اصلابا(توشک) جمله بساز.میگه:شکارچی میره جنگل توشک بود که تیر بزنه به این بالش یا اون بالش

++++++++++++

یه روز معلم به شاگرداش می گه بچه ها بیاید بریم برای اومدن بارون دعا کنیم
بچه ها گفتن دعای ما که بر آورده نمی شه
معلم می گه چرا ، دعاهای شما بر آورده می شه
بچه هام گفتن اگه دعای ما بر آورده می شد تو الان مرده بودی

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • نویسندگان
    آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 73
  • کل نظرات : 20
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 5
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 42
  • باردید دیروز : 2
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 47
  • بازدید ماه : 109
  • بازدید سال : 229
  • بازدید کلی : 33,534
  • کدهای اختصاصی

    كدهای جاوا وبلاگ

    قالب وبلاگ

    onLoad and onUnload Example